تایتل قالب
کافه ای پر از علم،دانش،ایده و خلاقیت


خیر وشر

شما حتما اسم این دو کلمه را شنیده اید <<خیر و شر>> حالا می خواهم مطلبی را به شسما بگوییم که به تنهایی می تواند زندگی شما را عوض کند.

اول بگذارید به این موضوع بپردازم شر چیست؟تمام چیز های بد از جمله ترس وحشت و.... شر محسوب میشوند ولی شر واقعا وجود ندارد..بله درست شنیدید شر وجود ندارد ولی ما با قدرت تخیل خود به او وجود بخشیده ایم و این همان قدرتی است که در مطالب بعد نحوه استفاده از ان را یاد خواهم داد.

ولی چرا شر وجود ندارد؟؟؟

جواب این گونه است:بیشتر مردمان جهان به وجود خداوند ایمان دارند همه ی ما میدانیم که قدرت خداوند قدرت مطلق است واین قدرت و نیرو چیزی جز خیر و خوبی نیست.

پس شر و جود ندارد و تنها چیزی که وجود دارد وجود خداوند است که سرشار از خیر و برکت است پس اگر کسی از چیزی بتر سد در واقع به دو نیرو ایمان دارد خیر و شر ولی این باتوجه به توضیح بالا کاملا غلط است ودر ضمن هیچ دین الهی هم وجود شر را نمی پزیرد...



ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

نظرات (۴)

  • e
    جمعه ۱۰ مرداد ۹۹ , ۲۱:۲۲
    Hеʏ just wanted to give you a quick heads up. The text in your post seem to be running off the screen in Ie.
    I'm not sure іf this is a formatting issue or something to do with brߋwser
    compatibility but I figured I'd post to let yоu know. The ԁesіgn look great
    though! Hope you get the issue fixed soon. Kudos
  • آب حیات ، زمین
    پنجشنبه ۳ مرداد ۹۸ , ۰۷:۵۷
    من هم استادم ولی هرکس استاد تخصص خودست ،،،،، من سعی کردم از همه علوم بدانم. همینک شاید عجیب و غریب بچشم آیم
    • author avatar
      علیرضا مرادی باستانی
      ۳ مرداد ۹۸، ۱۲:۱۸
      خیر این طور نیست.
      به نظر من یکی از راه های پیدا کردن علایق همین است که علوم و فنون مختلف را امتحان کنیم تا ببینیم کدام کار را از ته دل دوست داریم.
  • وحید محمدی
    دوشنبه ۳۱ تیر ۹۸ , ۱۹:۰۱

    سلام

    من گفتم خداوند خالق خیر و شر است و البته می تواند شر محض و مطلق هم برساند البته به مشرکین و کفار می رساند یا برای تنبیه کردن مومنان . خداوند مکار نیز هست وا.... خیر الماکرین (قرآن کریم )


    از خدا هرکاری بر می آید حتی شر محض و مطلق که هیچ خیر و مصلحتی در آن نباشد و ظاهرا فساد باشد . چون خودش شر را آفریده نه شیطان . شیطان این وسط فقط ابزار است . حوادث طبیعی(زلزله و سیل و ...) و حیوانات سمی نیز همگی مامورین خدا هستند و خدا شر خود را از طریق اینها به انسان می رساند .

    اینکه حیوانات سمی برای جذب سموم هوا و خاک و آب آفریده شده اند تا انسانها و موجودات روی خشکی بتوانند نفس بکشند چیزی است که همه ی دنیا بخصوص دیرین شناسان غربی آنرا می دانند و مربوط به پنج میلیارد سال پیش است که هوای کره ی زمین کاملا سمی و کشنده و غیرقابل تنفس بود و خلقت حیوانات سمی اینجا شر نسبی و از حکمتهای خدا بوده و هست و خواهد بود و در جهت خیر برای موجودات خشکی انحام شده است و عملا خیر بوده و الان هم وجود این موجودات سمی باعث پاکیزه شدن هوا و دریا و خشکی می باشد و باز هم این موجودات شر نسبی و درواقع خیر هستند و من در این مورد با شما موافق هستم .

    بله این شر نسبی است و من انرا قبول دارم .

    اما شر مطلق نیز داریم . مثل مسخ شدن انسانها توسط خدا (تبدیل شدن انسان به حیوانات ) که بسیاری از انسانهای خوب و مومن نیز زیر بار این نوع شر نمی روند و به خدا اعتراض می کنند . مثل رانده شدن حضرت آدم از بهشت یا عدم ظهور پیامبر از نسل حضرت یوسف بواسطه ی ترک اولی و خیلی چیزهایی که با هیچ عقل سلیمی جور در نمی آید و باعث تعجب و اعتراض انسانها می شود .


    این خودش ثابت می کند که خدا می تواند شر مطلق نیز برساند و این از ارزشهای خدا چیزی کم نمی کند .

    شر مطلق هیچ چیزی از ارزشهای خدا کم نمی کند . حتی اگر روز قیامت جای پیامبر و ابولهب یا جای علی و معاویه عوض شود نباید به خدا اعتراض کرد . چون این یعنی شر مطلق که خواست خدا بوده است . حق اعتراض به خدا را نداریم . به خودش مربوط است . به انسانها مربوط نیست .



    من بجای اشعار شعرا و اقوال حکما و عرفا و فلاسفه و استادالفلاسفه ، به آیات قرآن که کاملا واضح و روشن و قابل فهم هستند و هیچ شکی در انها نیست و قرص و محکم هستند و کلام خدا هستند و مستقیما از ناحیه ی خود خدا نازل شده اند استناد می کنم .
    همه چیز قرآن حتی جملات اش که به زبان عربی است و ما آنرا با صدای بلند بعنوان قاری تلاوت می کنیم کلام خداست و هرگز کلام پیامبر نیست . این یعنی اصالت محض .

    اگر قران و جملات عربی اش کلام پیامبر بود اصالت نداشت . قرآن کلام خداست و من فقط کلام خدا را قبول دارم و به آن استناد می کنم . منبع حرفهای من کلام خداست .

    تا جاییکه قرآن را داریم بقیه ی مدارک و اسناد دینی( یعنی احادیث چهارده معصوم ) و اسناد عرفانی و فلسفی فقط درصورتی اعتبار دارند که کاملا بر طبق قرآن باشند نه تفسیر شخصی فلان عالم دینی یا فلان حکیم یا فلان فیلسوف یا فلان شاعر

    . حتی احادیت چهارده معصوم هم فقط درصورتی معتبر هستند که با آیات قرآن مطابقت داشته باشند وگرنه نباید به انها عمل کرد . خود امام جواد علیه السلام فرمودند هر حدیثی از قول ما به دست شما رسید با قرآن مطابقت کنید . اگر کاملا با قرآن مطابقت داشت باید به ان حدیث عمل کنید وگرنه ان حدیث را باید به دیوار بکوبید و بدانید که ان حدیث از طرف ما اهل بیت نبوده است .


    وقتیکه در مورد احادیث چهارده معصوم باید فقط به قرآان تمسک جوییم در مورد اشعار عرفا و فلاسفه و دانشمندان و حکما و علمای دین تکلیف روشن است . ملاک فقط قرآن است و هرچیزی که قران را کاملا تایید کند .


    تعبیر و تفسیر مولانا و سایر عرفا و شعرا و فلاسفه فقط در صورت تطابق کامل با آیات قرآن قابل استناد هستند .


    خداوند در قران می فرماید: وا... یحکم ما یرید : یعنی خدا هر حکمی که اراده کند صادر می کند و به مخلوقات هیچ ربطی ندارد .

    خدا اگر شر مطلق هم برساند به هیچ مخلوقی حتی پیامبران و امامان مربوط نمی شود .. به خودش مربوط می شود .


    شما در این پست بطور کامل ، شر را منکر شدید که عملا خلاف آبات قران و احادیت است . شر محض یا شر غیر محض مخلوق خداست و اگر خدا اراده کند می تواند شر محض هم برساند و این هرگز با حکمت خدا منافات و تضاد ندارد خداوند بر انجام هرکاری (خیر و شر ) تواناست ( قرآن کریم ) .


    خداوند هرکاری که انجام بدهد جه شر مطلق چه شر نسبی چه خیر مطلق و چه خیر نسبی فقط به خودش مربوط است و اگر خدا کاری خلاف عقل و حکمت و حتی دین اسلام و حتی آیات قرآن انجام بدهد که در ان هیچ حکمتی نباشد ذره ای از ارزشهای خدا کم نمی شود .


    هیچوقت نباید خیال کنیم خدا شر مطلق نمی رساند و هیچوقت نباید از مکر و حیله ی خدا غاقل شویم .



    در این مورد بحث را دیگه ادامه نمی دهم . ملاک حرفهایم آیات قران است که در آن از قدرت بی انتهای خداوند و بعضی از کارهای عجیب خدا که با هیچ عقل و حکمتی مطابقت ندارد سخن به میان آمده است . به قران رجوع کنید نه گفته های انسانها و کتابهای تفسیر قرآن . تفسیر قران کلام خدا نیست . کلام مخلوق است .

    من شما را بجای کتابهای تفسیر قران به خود قرآن ارجاع می دهم .

    به شما توصیه می کنم مستقیما از خود قران بعنوان مدرک و منبع استفاده کنید تا ازکتابهای تفسیر


    مدرک حرفهای من ، خود قران است نه تفاسیر قران . تفسیر اسم اش روی سرش است : تفسیر .

    یعنی توضیح و شرحی که یک انسان از ایات قران نوشته .


    آیا قرآن که کلام خداست با تفسیر قرآن که کلام بنده است یکسان است ؟؟؟!!!!


    من به هیچ کتابی بجز خود قرآن مراجعه نمی کنم . برای من قرآن کاملا کافیست . گرچه شیعه ی دوازده امامی هستم ولی ملاک حرفهایم ، قرآن است نه تفاسیر .


    این روزها هرکسی برای خودش یک تفسیر قرآن می نویسد و به خورد ملت می دهد !!!


    کم نیستند افرادی که در ایران ، تفسیر قرآن نوشتند و مدام در فضای مجازی توی وبلاگهایشان پز دادند .


    بروید در مورد این افراد تحقیق کنید .


    من تفاسیر قرآن را قبول ندارم . از احادیث هم فقط احادیثی که کاملا با قرآن مطابق باشند را قبول دارم . البته اول قرآن را قبول دارم دوم احادیث معتبر . تفاسیر را قبول ندارم . چون نه کلام خدا هستند نه کلام چهارده معصوم .


    قرآن با آن عظمت و هیبت و معرفت کامل که کلام خداست و اصل است و منبع اصلی است و غنی و پربار است را رها کنم بروم به سمت کتابهای تفسیر قرآن ؟؟؟؟!!!!!

    هرگز . حاشا و کلا .

    من همیشه بدنبال مدرک اصل هستم و هیچ مدرکی اصیل تر از قرآن نیست .


    پیامبر مکرم اسلام (ص) فرمودند: در فتنه های آخر الزمان که بین خوب و خوبتر مردد می شوید و نمی دانید حق با کیست به قرآن پناه ببرید .

    این هم دلیلی دیگر مبنی بر اینکه بجز قرآن و احادیث قرآنی ( احادیث مطابق با قرآن) هیج منبع دیگری را قبول ندارم .


    به شما هم توصیه می کنم فقط به قرآن رجوع کنید . مستقیم آیات قران را بعنوان مدرک مطالب وبلاگ تان بکار ببرید .


    بحث را همینجا تمام می کنم .



    در پناه قرآن باشید .

    • author avatar
      علیرضا مرادی باستانی
      ۲ مرداد ۹۸، ۲۲:۴۳
      درمورد تفسیر قران باید بگوییم:
      با آنکه می‌دانیم خدا قرآن را به گونه‌ای نازل کرد که نور است و هدایت، و برای مردم بصیرت و بیانگر همه چیز، چرا به تفسیر قرآن نیاز داریم؟ اساسا قرآن برای نازل گردید تا خود بهترین تفسیر برای خویش باشد. با وجود این، آیا نیازی به تفسیر احساس می‌شود؟
      پاسخ مثبت است؛ زیرا گرچه خداوند قرآن را طوری نازل کرده که خود به خود و ذاتاً بیانی روشن برای تمامی انسانها، تفصیل و تبیینی برای همه چیز است؛ گاهی ابهام که امری عارضی و خارج از ذات قرآن و بعضا ناشی از خصوصیت سبک بیانی آن است، پیش می‌آید؛ زیرا قرآن برای عرضه قوانین کلی و اولیه نازل گشته؛ از این رو به اختصار سخن گفته است ـ که این خود موجب ابهام می‌گرددـ و تفصیل جزئیات مطالب را به بیان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) واگذاشته است. امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «دستور اقامه نماز به طور کلی بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد؛ ولی کیفیت اقامه آن (سه یا چهار رکعت خواندنش) مشخص نبود، تا اینکه پیامبر خود این فرمان را برای مردم تشریح کرد.» این نوع اجمال «ابهام» است که در بخشی از آیات‌الاحکام، کم و بیش به چشم می‌خورد و در شیوه بیان قرآن، طبیعی است.

      ودوم اگر اشتباه نکنم شما قانون جذبرا قبول دارید این طور نیست پس:

       پس میدانید که لحظه به لحظه زندگی مان را خودمان با افکار رفتار و گفتارمان میسازیم

      وخودمان مسئول اتفاقات زندگی خود هستیم .

      حالا تصور کنی  تمام انسان های دنیا اعمال و گفتار و افکاری خالص و پاک دارند حالا ایا شری وجود دارد اگر قانون جذب را قبول دارید حتماپاسختان خیر است چن امکان ندارد انسانی با اعمال و رفتار و تفکراتی پاک باز هم برا یش اتفاق بدب بیفتد ولی اگر هم بیفتد ان اتفاق ظاهرا بد است ولی در باطن مملو از خیر است پس اگر تمام انسان های دنیا اعمال و گفتار و افکاری خالص و پاک داشته با شند شر وجود ندارد ولی اگر برعکس این باشد شر وجود خواهد داشت البته در زندگی انسان هایی کهافکار و اعمال شیطانی دارند نه در زندگی همه البته باید مواظب باشید چراکه ممکن است انها در قلب شما نفوذ کنند وشر را به داخل زندگی شما بیا ورند.

      پس نتیجه می گیریم افکار ما هستند که تایین میکنند شر در زندگی ما وجود داشته باشد یا خیر.


      از این که به وبلاگ من امده اید و وقت ارزشمند خود را در راه توسعه ی این وبلاگ صرف کرده اید سپاسگزارم با ما همراه باشید.

  • وحید محمدی
    دوشنبه ۳۱ تیر ۹۸ , ۰۶:۴۴
    سلام

    با این پست مخالفم .

    خیر و شر هردو مخلوق خدا هستند . خدا هم خیر را آفرید و هم شر را . اگر شر آفریده نمی شد بهشت و جهنم و قیامت و حسابرسی ایجاد نمی شد و مفهومی نداشت .

    منظور از شر یعنی گناه و خطا و گناه تخیل نیست واقعیته . خداوند هم منشا خیر است و هم منشا شر . هرکس را که بخواهد هدایت می کند و هرکس را که بخواهد گمراه می کند (سند: آیات قرآن)

    اینکه خدا را منشا خیر و شیطان را منشا شر بدانیم یعنی اینکه ما برای خدا شریک قائل شده ایم درحالیکه ما فقط یک خدا داریم که هم منشا خیر است و هم منشا شر .


    خداوند خودش هم منشا خیر است و هم منشا شر . هرچی خیر و شر در دنیا وجود دارد از طرف خداست . چون خودش خیر و شر را آفریده .

    شیطان این وسط فقط یک واسطه و ابزاری برای ازمایش کردن ایمان انسانهاست .

    شیطان شر است و مخلوف خدا . نفس اماره شر است و مخلوق خدا . جمیع گناهان شر هستند و مخلوق خدا هستند .

    خیر در میان لشکر عقل قرار می گیرد و شر در میان لشکر جهل .

    در این مورد یک حدیث معتبر از امام صادق علیه السلام نقل شده است . می توانید تحقیق کنید .


    ضمنا ترس و وحشت و تخیل و توهم و سایر چیزهایی که شما از آنها بعنوان شر یاد می کنید بازهم واقعی هستند چون مخلوق خدا هستند . تمامی احساسات انسان مخلوق خدا هستند . پس تخیلی نیستند .

    تمامی ادیان هم برای این بوجود امدند که مفهوم خیر و شر را در ذهن مردم جا بیاندازند تا مردم خیر و شر را از هم تشخیص دهند . همین ترس و وحشت و خرافات باعث شد که خدا پیامبران را مبعوث کند .

    اگر همه چیز دنیا خیر بود و مردم دچار ترس و خرافات نمی شدند نیازی به بعثت پیامبران نبود . مگه خدا بیکار بود که بواسطه ی خیر مطلق اینهمه پیامبر مبعوث کنه ؟؟

    اگر حرف مرا قبول ندارید می توانید از علمای دین بپرسید .


    درسته که خدا سرشار از خیر و برکت است ولی همین خدا شر را هم آفریده و همین خدا شدید العقاب و ذو انتقام نیز هست و عذاب را نیز که نوعی شر می باشد آفریده است و اینکه هیچ دین الهی وجود شر را نمی پذیرد خودش ثابت می کند که شر وجود دارد که اگر وجود نداشت دین با شر اینهمه مشگل و درگیری نداشت و اصلا هیچ دینی از طرف خدا نازل نمی شد .

    تاکید می کنم در این مورد با علمای دین به بحث بپردازید و نظر آنها را نیز جویا شوید .

    اصلا همین مخالفت من با این پست یک شر است و برخواسته از احساس من است و این احساس مخلوق خداست و تخیلی یا توهی نیست .

    الان مرا موجودی شرور در نظر بگیرید . آیا من مخلوق خدا هستم یا نیستم ؟؟؟

    آیا اینکه با این کامنت شما را ناراحت می کنم آیا این نارحتی یک چیز تخیلی است یا اینکه شما واقعا ناراحت می شوید ؟؟؟؟؟

    اگر بگویید من ناراحت نشدم و ناراحتی یک چیز تخیلی است پس عملا ثابت می کنید که دارید اشتباه می کنید . خود همین اشتباه کردن هم شر است و مخلوق خداست !!!

    تمام احساسات انسان اعم از احساسات خوب یا بد همگی مخلوق خدا هستند و توهمی و تخیلی نیستند .
    حتی مخالفت کردن شما با این کامنت هم خودش مخلوق خداست .

    اینکه قدرت خداوند قدرت مطلق است هم در جهت خیر است و هم در جهت شر . خداوند هم خیر مطلق است و هم شر مطلق . چون خودش هردو را آفریده است . ما یک خدا بیشتر نداریم .

    در قرآن با عباراتی همجون خیر لکم و شر لکم زیاد مواجه می شوید .

    حتی خود قدرت تخیل و حتی توهم نیز مخلوق خدا هستند . همه ی احساسات و قدرتها و نیروهای این دنیا و اون دنیا مخلوق خدا هستند و وجود دارند . پس من اعلام می کنم که شر وجود دارد . چون مخلوق خداست .

    اینکه خدا را کاملا منشا خیر و خوبی بدانیم و شر را به شیطان نسبت دهیم یا بطور کامل شر را منکر شویم به معنای شریک قانل شدن برای خداست و این یعنی اینگه دو خدا را در ذهنمان تجسم کنیم .

    درجالیکه ما فقط یک خدا داریم. از عذاب خدا و شر هایی که خدا بر ما نازل می کند نباید غاقل شد


    ببخشید که طولانی شد و یک شر که مخلوق خداست بر شما نازل شد . این کامنت طولانی خودش نوعی شر می باشد و واقعیت دارد .

    • author avatar
      علیرضا مرادی باستانی
      ۳۱ تیر ۹۸، ۱۵:۴۵
      یکی خیر محض و دیگری آنچه خیرش بیشتر است ; اما آنچه شر محض یا شرش بیشتر از خیر باشد, امکان وجود آن از سوی خداوند نیست , چون خداوند حکیم است و از حکیم , کار قبیح تحقق پیدا نمی کند. معروف میان فلاسفه و دانشمندان این است که شر در تحلیل نهایی بازگشت به امر عدمی می کند و امر وجودی که سرچشمه أا عدم است .شاید نخستین کسی که این نظریه را ابراز داشت , افلاطون بود بنابراین خیر, چیزی جز وجود نیست , از این رو خلقت و آفرینش خدا به موجودات تعلق گرفته , نه عدم ها. د ) اگر در بعض روایات خداوند به عنوان خالق شر و خیر ذکر شده (مثل آن چه از امام صادق (ع ) نقل شد که : الخیر و الشر کله من الله ) مقصود شرهای نسبی است , که به امر وجودی بر می گردد ; مثل حیوانات موذی , که گرچه از نظر ما (افراد ظاهربین ) شر و بد هستند, ولی منافعی دارند ولو اینکه آن منافع از نظر ما مخفی است .
      در روایتی آمده است اگر مارها و عقرب ها و حیوانات گزنده نبود که سموم هوا را جذب کنند, هیچ موجودی , زنده روی زمین باقی نمی ماند. و یا مثلا باران از نظر منافعی که برای انسان و حیات همه موجودات دارد, خیر است , گرچه از نظر آن کسی که ضرری به خانه او می رسد, شر محسوب می شود.
      مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی که استاد الفلاسفه است , به نقل از مرحوم علامه مجلسی (ره ) در ((مرآت العقول )) در شرح این روایات فرموده است منظور از شر اموری است که با طبع انسان سازش ندارد, هر چند دارای مصلحت است , چون شر دو معنی دارد: چیزی که ملایم و هماهنگ با طبایع نیست , مانند حیوانات موذی , و چیزی که موجب فساد است و در آن مصلحتی وجود ندارد. آنچه از خدا نفی می شود, قسم دوم است . ه ) لذا بعضی گفته اند ما در عالم , بد مطلق نداریم و هر چه که لباس وجود و هستی پوشیده , به نحوی خیر دارد ولو بر ما پوشیده باشد. ملای رومی در مثنوی گفته است :
      پس بد مطلق نباشد در جهان ==بد به نسبت باشد این را هم بدان ==زهر مار آن مار را باشد حیات ==نسبتش با آدمی باشد ممات == (مدرک این مطالب کتاب تفسیر پیام قرآن , جلد ۴ است , که برای اطلاع بیشتر می توانید به آن کتاب مراجعه کنید.) درباره زلزله اگر چه به دنبال عوامل طبیعی خاص خودش می باشد و از وقوع آن گریزی نیست و همگی باید احساس هم دردی کنیم و بدون فرافکنی به کمک رسانی و حل مشکلات اقدام کنیم.اما پیامها و پیامدهای فراتری را می تواند به دنبال داشته باشد.

      از این که به وبلاگ من امده اید و وقت ارزشمند خود را در راه توسعه ی این وبلاگ صرف کرده اید سپاسگزارم با ما همراه باشید.