خب اول باید بگم که موقع تصور یک فیلسوف همیشه تصویر یک مرد به ذهن ما رجوع می کند این بخاطر این است که زنان حتی از نظر تفکر و اندیشه نیز مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند و فلسفه عمدتا در زیر سلطه و نفوذ مردها بوده است.و تازه در 150 سال اخیر زن ها توانسته اند جایگاهی در فلسفه برای خود پیدا کنند.

فلاسفه اولیه یونان را آگاهی فیلسوفان طبیعی می نامند.این فیلسوفان در حیرت بودند که آب چطور به ماهی زنده و خاک چطور به درختان بزرگ تبدیل می شود.آنها دنبال این بودند که تغییرات چگونه به وجود می آیند؟چطور ماده به چیزی مانند موجود زنده تبدیل می شود؟نخستین فیلسوف ها معتقد بودند که در پشت این تغییرات باید یک عنصر اولیه وجود داشته باشد.انها می خواستند بدون اتکا به افسانه ها علت چیز ها را پیدا کنند مثلا تور یک از مهم ترین خدایان شمال اروپا بود و می گفتند چرخش پتک او علت بارندگی و رعد و برق است همچنین تور در افسانه ها نقش مهمی در توضیح درست شدن فصل ها را داشت.

بسیار ی از مطالب فیلسوف های طبیعی که نوشته و گفته شده است به مرور زمان از بین رفته و بیشترین اشنایی ما از آنها از طریق نوشته های ارسطو است و او هم خلاصه ای از مطالب آنها را فقط گفته است.

خب این هم سه فیسوف اولیه اهل میلتوس

طالس:او اهل میلتوس بود(یکی از مستعمرات یونان در آسیای صغیر)او به کشور های بسیار ی از جمله مصر رفت می گویند در آنجا بلندی یکی از اهرام ها را اینگونه محاسبه کرد:درست در لحظه ای که ارتفاع سایه ی خودش برابر قامتش بود سایه اهرام را اندازه گرفت.همچنین او کسوف سال 585 پیش از میلاد را دقیقا محاسبه کرد.او معتقد بود آب عنصر اولیه همه چیز است(البته امروز منظور او را هیچکس نمی داند شاید منظورش این بوده که حیات از آب شروع شد و به آب بر می گردد.)

آنا کسیماندر:او هم در میلتوس زندگی می کرده و معتقد بود دنیای ما یک از چند دنیایی است که در نامحدود به وجود آمده و شکل گرفته است(نظریه دنیا های موازی خیلی هم جدید نیست😂😂)

آنا کسیمنس:او عقیده داشت عنصر اولیه همه چیز هواست.او نظریه طالس در مورد آب را می دانست و چون باران از آسمان می بارید به این نتیجه رسیده بود که آب هوای فشرده است.او اعتقاد داشت آب فشرده نیز خاک است و آتش هم هوای رقیق است.

ادامه این بحث در پست بعدی☕☕