در دل صحرا شهیدان بى کفن افتاده اند
عاشقان در کربلا خونین بدن افتاده اند
لاله هاى فاطمه پرپر میان خاک وخون
در گلستان بلا چون یاسمن افتاده اند
سر جدا قربانیان نهضت سرخ حسین
روى خاک نینوا دور از وطن افتاده اند
تشنگان وادى آزادگى در بحر عشق
در کنار علقمه صد پاره تن افتاده اند
کربلا بستان عشاق است و هفتاد و دو گل
سوى دیگر یادگاران حسن افتاده اند
بر لب ماتم سراى «یاسر» این غم نقش بست
اشک ها خون گشته واز چشم من افتاده اند